برقراری تماس با مترجم از طریق تلگرام با شماره
09381020152
نهایتاً تُو یکی از مؤسسات دولتی پرستاری خوندم. بعد از فارغ التحصیلی تُو یه بیمارستان مشغول به کار شدم. به...
جزئیات بیشتردر طول هفته پُل به لویز شنا یاد می دهد. صبح زود بیدار می شوند. در حالی که مریم و...
جزئیات بیشترپُل دو اتاق در مهمانخانه ای که در منطقه مرتفعی از جزیره قرار داشت و به ساحلی که اکثر بازدید...
جزئیات بیشترهمیشه بعد از لحظات بزرگ عشق، زمانِ تلخِ حساب و کتاب از راه میرسه... احلام همینکه پاشُ از در اون...
جزئیات بیشتراز وقتی به دنیا اومدم چلاغ بودم، سرنوشت از لحظه اولی که وارد این دنیا شدم زندگی خاصی رو برام...
جزئیات بیشترلویز از شدت گرما پنجره اتاق هتل را نیمه باز گذاشته بود. سر و صدای رهگذر های مست و ترمز...
جزئیات بیشتررغد تا صبح روزِ بعد باهام حرف نزد، حتی نگاهَمَم نکرد. ناراحت بود و از خنده های زیباش که فضای...
جزئیات بیشتراصلاً باورش نمیشه که همچین اتفاقاتی تُو محله ای قدیمی و بومی مثل اینجا اتفاق بیفته. البته خیلی از کسایی...
جزئیات بیشترلویز خیلی زود نزد تمام آشنایان مریم و پل معروف شد. برخی او را در خیابان یا آپارتمان دیده بودند...
جزئیات بیشترروز بعد متوجه شدم که تمام ماشینمُ خط انداختن. کار عمارِ پَستُ و لعنتیه. خواهرامُ رسوندم مدرسه و مشغول آماده...
جزئیات بیشتربرقراری تماس با مترجم از طریق تلگرام با شماره
09381020152