تو مال منی – قسمت شانزدهم
رغد تا صبح روزِ بعد باهام حرف نزد، حتی نگاهَمَم نکرد. ناراحت بود و از خنده های زیباش که فضای...
در این بخش داستان های نیمه بلند، بلند و رمان های جهان عرب به صورت سریالی و دنباله دار، به تدریج ترجمه و منتشر می گردد. علاوه بر ترجمه فایل صوتی برخی از این داستان ها نیز بارگزاری می گردد. از صفر تا صد این کار توسط مترجم انجام گرفته و داستان ها برگرفته شده از مترجم یا فرد دیگری نمی باشد.
رغد تا صبح روزِ بعد باهام حرف نزد، حتی نگاهَمَم نکرد. ناراحت بود و از خنده های زیباش که فضای...
اصلاً باورش نمیشه که همچین اتفاقاتی تُو محله ای قدیمی و بومی مثل اینجا اتفاق بیفته. البته خیلی از کسایی...
لویز خیلی زود نزد تمام آشنایان مریم و پل معروف شد. برخی او را در خیابان یا آپارتمان دیده بودند...
روز بعد متوجه شدم که تمام ماشینمُ خط انداختن. کار عمارِ پَستُ و لعنتیه. خواهرامُ رسوندم مدرسه و مشغول آماده...
تُوی مسیر محله "شکر و لیمو" تُو منطقه مصر قدیم، وقتی از تاکسی ای که بعد از سینما از خیابون...
مریم یک هفته ی تمام در انتظار عصر امروز بود. درب خانه را باز کرد. کیف لویز را روی مبلِ...
جدیداً دبیرستانم تموم شد. میخوام برم دانشگاه ، ولی موشک باران اخیر، ساختمان دانشگاهیُ که میخواستم برم خراب کرده. همینطور...
به نظر توحیده هیچ چیزی تُو این دنیا، هیچ چیز، قشنگتر از لحظه ای نیست که جبر از نماز جمعه...
استفانی ، وقتی تنها هشت سال داشت، عوض کردن پوشک و آماده کردن شیشه شیر را یاد گرفته بود. حرفه...
یه روز تصمیم گرفتیم تُو خونه کباب درست کنیم. بابا تُو حیاط وسایلا رو راست و ریس کرد و ذغالا...
برقراری تماس با مترجم از طریق تلگرام با شماره
09381020152